**مشاهیر باستان**
زندگی نامه مشاهیر و نامداران

 
تاريخ : چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,

 

بیوگرافی و زندگینامه

  برخی یزدگرد اول را پسر بهرام چهارم دانسته اند و برخی او را برادر بهرام چهارم می دانند . درباره یزدگرد اول دودیدگاه وجود دارد : مورخین اسلامی درباره او نظر منفی داده اند ، اما مورخین مسیحی او را ستوده اند . به روایت طبری یزدگرد مردی خشن و سنگدل بود و عیوب فراوان داشت . خطای اندک در نزد او بزرگ بود و هیچکس جرات نداشت در نزد او از کسی تعریف کند . اما رفتار یزد گرد با مسیحیان مسالمت آمیز و خوب بود . چنانکه در منابع مسیحی نام وی به نیکی برده شده است . درباب نحوه درگذشت یزدگرد چنین روایت کنند که او در اوخر حکومت خود از اختر شناسان خواست تا در اختر او نگریسته ، بگویند که مرگ او در چه هنگامی و کجا رخ خواهد داد ، ایشان نیز به وی گفتند که مرگ شاه در نزدیکی چشمه سو در توس روی خواهد داد . لیک یزدگرد سوگند خورد که هرگز بدانجا نرود . اما بعد از سه ماه که شاید شاه آن واقعه را فراموش کرده بود ، به ناگاه خون از بینی وی روان شد و دیگر بند نیامد . چون پزشکان یک هفته آن را با دارو بند آوردند . پس از یک هفته با خون روان می شد . سرانجام موبد بدو گفت باید به چشمه سو رفته و از آب آنجا بیاشامد ، یزدگرد نیز چنین کرد ، و بهبود یافت اما در آن روز اسبی زیبا پدیدار گشت و یزد گرد نیز از سپاهیان خواست تا او را به نزد وی آورند ، اما چون هیچکس نتوانست ، یزدگرد خود با زین و لگام به سراغ اسب رفت ، اما اسب با دو پایش چنان لگد به سر یا قلب یزدگرد زد که شاه بیدرنگ کشته شد . به هر روی می توان احنمال داد که بزرگان به واسطه خشونت از او ناراضی گشته به گونه ای نابودش کرده و سپس چنین روایتی ساخته اند . مدت حکومت یزدگرد 22 سال از سال 399 تا 421 میلادی بود .



ارسال توسط حسام الدین متصدی زرندی
 
تاريخ : چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,

 

بیوگرافی و زندگینامه

بهرام چهارم به روایتی پسر شاپور سوم بود و به روایتی برادر شاپور سوم . که پس از او به قدرت رسید . وی پیش از رسیدن به شاهی فرمانروای کرمان بود و لقب کرمانشاه را داشت . در مورد نحوه درگذشت بهرام چهارم چنین روایت شده است که سپاهیان بر وی بشوریدند و کسی تیری به گلوی او انداخت و او را کشت و دانسته نشد که قاتل او که بود . مدت حکومت بهرام چهارم حدود 11 سال از 388 تا 399 میلادی بود .



ارسال توسط حسام الدین متصدی زرندی
 
تاريخ : چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,

 

بیوگرافی و زندگینامه

 شاپور سوم پسر شاپور دوم ( ذوالاکتاف) بود که در زمان درگذشت پدرش ، به علت کمی سن نتوانست به قدرت برسد و از اینرو بود که اردشیر دوم – عموی او - به شاهی رسید . لیک پس از برکناری اردشیر دوم ، وی قدرت را در دست گرفت  . شاپور سوم نیز به مانند پدرش با اقوام عرب جنگها داشت و از اینرو اعراب به او لقب شاپور الجنود دادند . در باب سرانجام شاپور سوم برخی روایت کرده اند که روزی وی با همراهانش به شکار رفته بود . شب هنگام سراپرده ای در اثر باد شدید بر سرش افتاد و بدینگونه کشته شد (همانند بهرام دوم ) . مدت حکومت شاپور سوم حدود 5 سال یعنی از سال 383 تا 387 میلادی بود .



ارسال توسط حسام الدین متصدی زرندی
 
تاريخ : چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,

 

بیوگرافی و زندگینامه

اردشیر دوم برادر بزرگ شاپور دوم بود و به هنگامی که پدر ایشان – هرمزد – کشته شد ، او می توانست به شاهی برسد . ولی شاپور در شکم مادرش بود . با این همه بزرگان او را به شاهی نشناختند ، و تاج را بر شکم مادر شاپور نهادند . اردشیر دوم از برای این امر از بزرگان کینه به دل گرفت . زمانی که به قدرت رسید دیگر پیرمردی حدودا" 90 ساله بود . وی هرگونه باج و خراجی را از مردم برداشت ، و از برای همین هم بود که به اردشیر نیکوکار شناخته شد . لیک به دلیل کینه ای که از اشراف و بزرگان داشت بسیاری از ایشان را بکشت . و همین امر به همراه توجه بیش ار حد او به مردم ، سبب شد که او را پس از 4 سال از قدرت برکنار کنند . حکومت او از سال 379 میلادی تا 383 میلادی بود .



ارسال توسط حسام الدین متصدی زرندی
 
تاريخ : چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,

 

بیوگرافی و زندگینامه

در آشوبهای پس از شاهی هرمزد دوم ، سرانجام بزرگان تصمیم گرفتند ، جنینی را که در شکم یکی از زنان هرمزد دوم بود به شاهی برگزینند . و به ناچار تاج را از خوابگاه آن مادر بر فراز سرش بستند . چون کودک به دنیا امد نام او را شاپور گذاشتند ، و بدینگونه یکی از طولانی ترین و باشکوه ترین شاهنشاهی ایران در حدود 70 سال پدید آمد .  (309-379). از کودكي براي جنگ تربيت شد؛ و ارادۀ خود را نيرومند ساخت، و در شانزدهسالگي زمام حكومت و ادارۀ ميدان نبرد را به دست گرفت. به عربستان خاوري حمله كرد، چندين ده را ويران ساخت، هزاران اسير را كشت، و باقي اسيران را با ريسماني كه از زخمشان گذراند به هم بست. در 337، براي تسلط بر راههاي بازرگاني به خاور دور، جنگ با روم را از سر گرفت و، با چند فاصلۀ زماني از صلح، آن را تقريباً تا هنگام مرگ ادامه داد. گرويدن روم و ارمنستان به دين مسيح به كشمكش كهن شدتي نو بخشيد، گويي خدايان با خشمي هومري به جنگ پيوسته بودند. طي چهل سال، شاپور با رشته‌اي دراز از امپراطوران روم جنگيد. يوليانوس او را به تيسفون پس نشاند، اما خود به وضعي ننگين عقب نشست. يوويانوس، كه با مانور ماهرانۀ شاپور شكست خورده بود، مجبور شد با او صلح كند (363) و ايالات رومي ساحل دجله و نيز تمام ارمنستان را به او واگذارد. وقتي كه شاپور دوم درگذشت، ايران در ذروۀ آبرو و اقتدار بود و خاك صد هزار ايكر زمين با خون انساني تقويت شده بود

 



ارسال توسط حسام الدین متصدی زرندی
صفحه قبل 1 ... 10 11 12 13 14 ... 26 صفحه بعد

اسلایدر