**مشاهیر باستان**
زندگی نامه مشاهیر و نامداران

 
تاريخ : پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:,

 

بیوگرافی و زندگینامه

ارد اول پسر فرهاد سوم بود که به یاری برادرش ، پدرش را کشت و هم در زمان حکومت یرادرش به علت اختلافی که میانشان پدیدار شد ، برادر را نیز به قتل رسانید و خود به قدرت رسید ، در زمان مورد بحث ، سه سردار بزرگ در روم زمامدار امور دولت گردیده بودند : پومپه ، سزار و کراسّوس. از این حکومت در تاریخ روم به حکومت سه مَرده اول یاد میکنند . کراسّوس به دولت اشکانی اعلام جنگ داد ، پس ارد اول سفرایی را به نزد کراسوس فرستاد ، اما مذاکرات به جایی نینجامید و بدینگونه جنگ مسلم شد . ارد نیز سورنا سردار معروف خود را به مقابله با رومیها فرستاد و خود به ارمنستان لشکر کشید . سپاهیان سورنا از شیوه دیرین خویش استفاده می کردند ، یعنی از برابر دشمن می گریختند ، اما ناگهان در روی اسب بازگشته و دشمن را تیر باران می کردند ، پارتیها با تیرباران شدید خود توانستند تعداد زیادی از رومیها را از پای درآورند . اگرچه رومیها در انتظار تمام شدن تیرهای پارتیان و آغاز جنگ تن به تن بودند ، اما انبوه فراوانی از تیر که در پشت سپاه پارتی ذخیره گشته بود ، این آرزوی ایشان را نقش بر آب ساخت . در این جنگ پسر کراسوس کشته شد ، پارتیها سر او را بریدند و بر نیزه زدند و بیدرنگ به سوی پدرش حمله کردند ، در آن جنگ بسیاری از رومیها کشته شدند ، سرانجام سورنا پس از مدتی توانست کراسوس را با وعده صلح جهت مذاکره به نزد خود بکشاند ، اگرچه کراسوس هیچ تمایلی به رفتن نداشت ، لیک سرداران و سپاهیانش او را به این کار واداشتند . چون کراسوس پیاده بود سورنا دستور داد تا اسبی برای او بیاورند ، کراسوس سوار بر اسب شد و چون میراخوران ایرانی خواهان هدایت اسب شدند ، رومیهای همراه کراسوس مانع گشتند ، خواستند زمام اسب را در دست گیرند . در همان هنگام طرفین به یکدیگر فشار آورده ، همه و غوغایی برخواست . اکتاویوس- سردار کراسوس- شمشیر خود را کشیده یک مهتر ایرانی را بکشت و خود نیز کشته شد . ناگهان در آن زمان یکی از پارتیان ضربه مهلکی به کراسوس زد و او را کشت . باید گفت در پشت چنین صحنه ساختگی ای ، یک برنامه حساب شده از سوی سورنا نهفته بود تا بدینگونه کراسوس در یک وضع مبهم به قتل برسد . متاسفانه ارد پس از این جنگ ، نسبت به سورنا حسادت ورزید و او راکشت . در سال 51 قبل از میلاد ارد پسرش را برای جنگ به سوریه فرستاد که این جنگ بدون نتیجه پایان یافت . در سال 39 و 40 قبل از میلاد جنگهای خونینی بین پارتیان و رومیها درگرفت که در نهایت با کشته شدن تعداد زیادی از پارتیها از جمله پاکور – پسر ارد – جنگ به نفع روم و شکست ایران پایان پذیرفت . گویند ارد پس از مرگ پاکور به شدت دچار غم و اندوه شد ، و پیوسته گریه و زاری میکرد  .وی 30 پسر داشت اما پاکور را از میان ایشان بسیار برتر و محبوب تر می داشت . سرانجام از آن حال بیرون آمد و پس دیگرش فرهاد را ولیعهد خویش کرده و از سلطنت کناره گرفت . فرهاد چهارم در نخستین اقدام خود پس از ریسدن به قدرت ، دست به کشتار بزرگی در دودمانش زد ، روایت شده که همه برادرانش را بکشت و سپس به خیال نابودی پدر افتاد . ارد به بیماری استسقا دچار بود و از اینرو فرهاد در دوایی که هر روز پزشکان برای ارد می بردند مقداری زهر می ریخت ، ولی اتفاقا" زهر در مزاج ارد موثر افتاد و به جای قتلش باعث بهبودش گردید . ، فرهاد که اوضاع را چنین دید جمعی را واداشت تا ارد را خفه کنند ، مدت حکومت ارد حدود 19 سال از 56 تا 37 قبل از میلاد بود .



ارسال توسط حسام الدین متصدی زرندی
 
تاريخ : پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:,

 

بیوگرافی و زندگینامه

مهرداد سوم پسر فرهاد سوم بود که پس از کشتن پدرش به قدرت رسید . مهرداد سوم در نخستین اقدام خود پس از رسیدن به قدرن ، به فکر جنگ با ارمنستان افتاد تا کردون را پس بگیرد ، مهرداد به ارمنستان لشکر کشید و اینکار را انجام داد . اما از این سو ارد – برادر مهرداد سوم – که در کشتن پدر به او کمک کرده بود ، با استفاده از غیبت مهرداد و سرگرمی او در ارمنستان ، با گروهی ازر بزرگان همدست شد و خود را پادشاه ایران خواند . مهرداد سوم با شنیدن این خبر به سرعت دست از جنگ کشید و خود را به ایران رسانید . ارد که توان پایداری را در خود ندید از برابر مهرداد گریخت . مهرداد نیز هرکس از همراهان ارد را یافت کشت و در این راه کار را به جایی رسانید که تمام بزرگان از او رویگردان شدند ، و به حکم مجلس سنا او را از سلطنت خلع کردند ، و ارد را به پادشاهی انتخاب کردند . و حکمرانی ماد بزرگ و کلده قدیم را به مهرداد دادند . اما مهرداد حاضر به این کار نشد و با سپاه ارد جنگیده و لیک شکست سختی خورد . پس به سال 55 قبل از میلاد  به نزد گابی نیوس – سردار رومی که در سوریه بود ، گریخت . لیک در همان هنگام پادشاه مصر از گابی نیوس یاری خواست و او که می دید در صورت یاری مصر ، مال فراوان نصیبش خواهد شد ، مهرداد را در سوریه حبس کرد و خود به کمک مصریها شتافت . اما دولت روم چنین رفتاری را از گابی نیوس نمی پسنید . گابی نیوس پس از بازگشت ، از ترس اینکه مبادا مهرداد از دست او به دولت روم شکایت کند ، مبلغ گزافی در خفا از مهرداد گرفت ، در زندان را باز کرد . مهرداد به طرف بابل رفت – و به ایالات عرب حوال بابل پناه برد و به یاری ایشان توانست شهر بابل و سلوسی را تصرف نماید . اما در همان زمان سورنا سردار معروف ارد ، سلوسی را تسخیر کرد . مهرداد به بابل رفت و در آنجا متحصن شد . به روایتی سورنا و به روایتی خود ارد به محاصره بابل پرداخت . مهرداد به دلیل نداشتن آذوقه تسلیم شد ، اما ارد برادرش را نبخشید و او را کشت . مدت حکومت مهرداد سوم 5 سال از سال 60 تا 55 قبل از میلاد بود .



ارسال توسط حسام الدین متصدی زرندی
 
تاريخ : چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:,

 

بیوگرافی و زندگینامه

فرهاد سوم پسر سنتروک بود که پس از پدرش به قدرت رسید . فرهاد سوم تصمیم داشت تا در درگیریهای روم با ارمنستان و پونت بیطرف بماند . اما جون به سال 66 قبل از میلاد ، پوپه – سردار معروف روم – به روم آمد هر یک از طرفین سعی کرد دولت اشکانی را به سمت خود جلب نماید . این بار فرهاد سوم به سوی روم رفت ، چون پومپه به او وعده داده بود ، که اگر فرهاد سوم با روم همکاری نماید ، دو ایالتی را که تیگران از دولت اشکانی متصرف کرده بود ، به آن باز خواهد گرداند . فرهادنیز با کمک مخالفان ارمنستان در جهت خدمت به روم به جنگ داخلی در ارمنستان دامن زد . به هر حال سراسر پادشاهی فرهاد سوم بین نزاع و درگیری با روم و ارمنستان سپری گشت ، تا سرانجام فهاد سوم به دست دو پسرش مهرداد و ارد مسموم و کشته شد ، وی نخستین شاه اشکانی بود که به دست پسرش کشته شد . اما از این زمان پدر کشی و برادر کشی در خانواده اشکانی آغاز گشت . مدت حکومت فرهاد سوم حدود 7 سال از سال 67 تا 60 قبل از میلاد بود .



ارسال توسط حسام الدین متصدی زرندی
 
تاريخ : چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:,

 

بیوگرافی و زندگینامه

پس از مهرداد دوم سنتروک به قدرت رسید ، برخی معتقدند که وی پسر مهرداد اول بوده و در موقع شکست فرهاد دوم از سکاها اسیر ایشان گشته و حدود 50 سال اسیر ایشان بوده و سرانجام به همراه طایفه ای از سکاها بر تخت نشسته است ، با این همه ، این روایات به طور قطع نمی باشند . اوضاع تاریخی این دوره در تاریکی و ابهام می باشد و اطلاع زیاد از آن در دست نیست . ظاهرا" در آشوب آن دوران میان ارمنستان و کاپادوکیه دولت اشکانی در بیطرفی به سر می برده . مدت حکومت سنتروک 9 سال از 76 تا 67 قبل از میلاد بوده است  



ارسال توسط حسام الدین متصدی زرندی
 
تاريخ : چهار شنبه 31 خرداد 1391برچسب:,

 

بیوگرافی و زندگینامه

در سال 123 پ م، سال جلوس مهرداد دوم به تخت شاهنشاهی اشکانی، پدر او اردوان دوم در جنگ با لشکريان مهاجم سکا کشته شد. اين دومين پادشاه اشکانی بود که در مدتی کوتاه در جنگ با اين مهاجمين کشته می شد. بعد از حملات آنتيوخوس سوم در زمان اردوان اول/ارشک دوم، شاهنشاهی اشکانی هيچگاه در موقعيتی چنين خطير و شکننده قرار نگرفته بود.
يوستينوس از اين مهاجمين با عنوان «تخاری» ياد می کند. تخاری ها گروهی از صحرانشينان آسيای مرکزی بودند که همراه با ديگر مهاجمين، احتمالا" از جمله سکاها، به سرحدات غربی، يعنی بخش شرقی شاهنشاهی اشکانی، حمله می کردند. جنگهای ممتد اشکانيان با اين صحرا نشينان در آخر باعث ساکن شدن برخی از سکاها در منطقه باستانی زرنگ شد که بعدها به نام آنها سکستان و بعد «سيستان» ناميده شد. اما گروه ديگری از اين صحرا نشينان به دشتهای آسيای ميانه مراجعت کردند و برای مدتی اشکانيان را به حال خود گذاشتند.
در آغاز سلطنت مهرداد دوم، فرماندار بخشهای غربی شاهنشاهی اشکانی، هيمروس، از لشکريان حاکم جديد بابل باستان، هيسپائوسن، شکست خورد. نابسامانی های اين دوره از حکومت اشکانی، جنگهای فرهاد دوم و اردوان دوم، به هيسپائوسن اين فرصت را داد که به بابل حمله کند و عملا" حکومت تمام بخش جنوبی بين النهرين و غرب دشت خوز (عيلام باستان) را در دست بگيرد. پايتخت هيسپائوسن که احتمالا" در کنار رود کرخه ساخته شده بود و در تاريخ به عنوان «اسپاسينو خاراکس» شناخته می شود، مرکز جديدی شد برای سلطنت نوپای «خاراسن» يا «حکومت ميشان» که تا زمان ساسانيان دوام آورد.
مهرداد دوم در ابتدای سلطنت خود، با حمله به غرب ايران، هيسپائوسن را شکست داد و هيمروس را نيز از حکومت خلع کرد. از اين پس، سلطنت خاراسن به عنوان يکی از پادشاهيهای دستنشانده اشکانيان، به حکومت خود ادامه داد. مهرداد با خلع هيمروس، ايالت ماد را که يکی از ايالات اصلی شاهنشاهی اشکانی محسوب می شد، دوباره به زير اختيار مستقيم حکومت مرکزی در آورد.
در شرق مملکت، سکاهای مهاجر به جنوب، دست به تشکيل حکومتهای محلی زدند. يک گروه از سکاها با نابود کردن باقی مانده های حکومت يونانی-بلخی، سلطنت جديد سکايی را در اين منطقه پايه گذاردند که تا مدتها به عنوان قدرت اصلی اين منطقه شناخته می شد. اين حکومت در بعضی مواقع تحت اختيار شاهنشاهی اشکانی بود و در مواقع ديگر، در موقعيتی به عنوان متحد اين شاهنشاهی به سر می برد. از طرفی، سکاهای مهاجر به زرنگ، جزو شاهنشاهی اشکانی شدند. پادشاه اين سکاها که از خاندانی به نام «سورن» برخاسته بود، به عنوان يکی از شش نفر اشراف اصلی دربار اشکانی در آمد و افتخار گذاشتن تاج به سر شاهنشاه اشکانی نصيب او و خانواده اش شد. موقعيت اين سورن در دستگاه حکومتی اشکانی بعدها مهمتر شد و يکی از افراد اين خاندان به عنوان فاتح جنگ معروف حران (کرهه) بر عليه کراسوس رومی، به تاريخ و حتی افسانه های ايران وارد شد.
بعد از اطمينان از امنيت شرايط در شرق، مهرداد توجه خود را به غرب، خصوصا" به ارمنستان، معطوف کرد. در زمان مورد بحث، آرداواز پادشاه ارمنستان به طرف رومی ها متوجه شده بود. مهرداد در جنگی بر عليه اين پادشاه، او را شکست داد و پسرش تيگران را به گروگان گرفت. نوشته های تواريخ ارمنی نشاندهنده اينست که شخص ديگری به جای آرداواز در اين زمان حکومت را در دست گرفته بود. اما تيگران به مساعدت لشکريان مهرداد، توانست به تخت سلطنت ارمنستان بنشيند و به عنوان تشکر، منطقه معروف «هفتاد دره» را به مهرداد دوم هديه داد.
مهرداد با توجه به پيشرفتهای رومی ها در غرب آسيا، سفيری را به ملاقات لشکريان سولا، کنسول رومی و فرمانده لشکريان روم در کيليکيه فرستاد. پيش از اين زمان، هيمروس، حاکم ماد، در مسئله جنگ بين دمتريوس سوم و فيليپ سلوکی دخالت کرده بود و نفوذ اشکانيان را به سوريه نيز بسط داده بود. اين امر، اشکانيان را به همسايگان روم تبديل کرد. سياستهای توسعه طلبانه روم و واگذار کردن بخشهايی از آناتولی به پرگاموم و روذس، سلطنتهای يونانی نزديک به روم، از ديد مهرداد پنهان نمانده بود. از طرفی، سلطنت اشکانی نيز به همين سياستها گرايش داشت، هرچند که برعکس رومی ها، اشکانيان تنها به کنترل آسيای غربی تمايل داشتند و خيال فتح روم را در سر نمی پروراندند، در صورتی که فتح ايران از آرزوهای روم و فرماندهان آن بود. اين امر می تواند به موقعيت اقتصادی ايران و آسيای غربی دلالت کند که برای روميان دارای جذابيتهای بسياری بود، اما شرايط محدود اقتصادی و موقعيت نامطلوب جغرافيايی روم، فتح اين منطقه را برای اشکانيان توجيه نمی کرد.
در همين زمان، تيگران دوم ارمنستان و مهرداد ششم پونتوس، هردو از پادشاهان قدرتمند و متحد مهرداد دوم، آريوبرزن، پادشاه کاپادوکيه که به روم تمايل داشت را از سلطنت اين مملکت خلع کردند و پسر کوچک مهرداد ششم پونتوس را به تخت سلطنت کاپادوکيه گماردند(92 پ م). سولا، فرمانده رومی، با فتح کاپادوکيه، پسر مهرداد ششم را خلع کرد و دوباره آريوبرزن را به پادشاهی گمارد. دخالت مهرداد دوم اشکانی در اين جنگ، نخستين برخورد اشکانيان با روم و شروع بيش از 600 سال جنگ ايران و روم بود.
بعد از اين زمان، بيشتر توجه مهرداد به شرق ايران معطوف شد. با فتح مرو و بيشتر ماورالنهر، اشکانيان توانستند از پيشرفت صحرانشينان جلوگيری کنند و تجارت اين منطقه را در دست گرفتند. از اين ببعد، مهرداد بيشتر وقت خود را در شرق ايران گذراند. وقايع بعدی که از لوحه های بابلی و مدارک سکه شناسی موجود است، نشاندهنده تغييراتی در غرب شاهنشاهی است.



ارسال توسط حسام الدین متصدی زرندی
صفحه قبل 1 ... 16 17 18 19 20 ... 26 صفحه بعد

اسلایدر